زوجی ازدواج میکنند، مرد(!) بعد از جهنم کردن زندگی برای دختر و باردار
کردن وی خانه را ترک میکند و دختر 17 ساله را با شکمی برآمده رها میکند و
به ناکجاآباد پناه میبرد.
زوجی ازدواج میکنند، خانواده داماد سر جلسه خواستگاری پسر را اینطور توصیف
میکنند: «پسر ما هیچ مشکلی نداره و خدا رو شکر اهل هیچ چیزی نیست». یک
هفتهی بعد... زن، مرد(!) را به کمپ ترک اعتیاد میبرد؛ اعتیاد به شیشه...
زوجی ازدواج میکنند، مرد(!) از روز اول جسم نحیف زن را که شبا هنگام بستر
آرامش و لذتش است، تکه گوشت فاسدی برای جا کردن مشت و لگدهای مردانهاش(!)
میپندارد. زن برای مجلس عروسی یکی از بستگانش در حال انتخاب لباس است.
لباسهای بدن نما اینبار کارایی خودشان را ندارند؛ خبری از پوستی شفاف و
بدنی بلوری برای عرض اندام نیست، کبودیها پیشانی غیرت و شرف را عرق آلود
میکنند.
زوجی ازدواج میکنند، خانهی مرد(!) پاتوق دوستان قبل ازدواجش شده و مرد
حاضر به ترک رویهی فعلی نیست. استدلال خانوادهی مرد برای ازدواج چنین
است: «گفتیم زن بگیره جمع و جور میشه».
زوجی ازدواج میکنند، سن مرد وقت ازدواج 17 سال و خورده ای... مرد(!) در سن
25 سالگی یادش آمده که باید جوانی کند. عکسهایی که در موبایلش دارد،
حکایت از جوانیهایی دارد که همگی به تخت خواب ختم میشوند، اما نه با همسر
خویش، با دختر و همسر دیگران. استدلال خانوادهی مرد برای ازدواج چنین
است: «گفتیم زود براش زن بگیریم به بیراهه نره».
زوجی قصد ازدواج دارند، مرد(!) غیر از دختر مورد علاقهاش، به n دختر دیگر
نیز برای ازدواج علاقه نشان میدهد، بعد از آنکه ترتیب همه را میدهد یادش
میافتد که اصلا قصد ازدواج نداشته!
حقیقتی که در مورد اغلب این قبیل مردها -و زنهایی که به آنها اشاره نشد-
باید دانست، این است که این قبیل افراد بطور کلی برای «ازدواج» و «زندگی
مشترک» ساخته نشدهاند و این قول معروف از مولانا که «هر کسی را بهر کاری
ساختند، میل آن را در دلش انداختند» حقیقتا در رابطه با هر انسانی و هر
عملی صدق میکند. عدهای از این دست افراد قابل اصلاحند و میتوان با سختی و
مشقت فراوان فهم و نگاهشان به زندگی را تغییر داد، اما دستهای بطور کلی
مناسب چنین اموری نیستند و نخواهند بود. هرچه بیشتر از وجود چنین افرادی
خون به جگر کنیم، دندان به هم بفشاریم و آه و حسرت سر دهیم، بیشتر
افسردهتر، نا امیدتر و خستهتر خواهیم شد. بهترین کار ممکن دوری کردن است و
دوری کردن است و دوری کردن...
[تمامی مواردی که ذکر شد، در نزدیکی زندگی حقیر، بطور مستند موجودند]
سلام ممنون از مطالب خوبی که در وبلاگتون درج کردین. متاسفانه جامعه امروز پر شده از این جور نامرامی ها چه از سمت خانم هاچه از سمت پسرها. از اینکه اشناییی با شما روزیه امروزم بود شکر گذارم. روزتون مملو از نور باذ
با سلام دوست گرامی
ممنونم از حضور گرم و دلگرم کننده تون
برقرار باشید