.: مـنـیـت :.

رهایی از حصار منیت

.: مـنـیـت :.

رهایی از حصار منیت

حرف اول


عقاید، باورها، خلقیات و بطور کلی، ماهیت دست یافتنی و قابل لمس روح انسان همواره دستخوش تغییرات و تحولات جزئی و اساسی در طول عمر بشری بوده و این تحولات سرنوشت ساز ترین تحولات زندگی بشری می باشد چرا که آنچه انسان را متحول کند، زندگی و شرایط چگونه بودن و ماندن او در جامعه و بالطبع آنچه انسان ها را متحول سازد هنجارها و شرایط اجتماعی را متحول می سازد و مسأله ی تحولات روحی افراد از این حیث حائز اهمیت است که تأثیری انکار نشدنی (چه مستقیم و چه غیر مستقیم) بر شکل گیری بستر تربیتی و اخلاقی جامعه برای افراد حاضر و علی الخصوص افراد آینده ی یک جامعه دارد. و این امر حاصل خودنمایی بزرگترین و قدرتمندترین نعمت خدادادی یعنی عقل در کنار غریزه به موجود دوپایی به نام انسان است.

قوه ی استدلال، تحلیل، قضاوت، تصمیم گیری و تمامی قوای لایتناهی عقل، پدیده ی لایتناهی دیگری به نام اخلاق را بوجود آورده که دارای زیر مجموعه هایی خواهد بود که انسان پیوسته در حال دست و پنجه نرم کردن با تحولاتی از سوی این پدیده و زیر مجموعه هایش بوده که به نوعی خود او ناخواسته خالق و ملزم به اجرای الزامات آن است تا باشد و برای بقای خویش با توسل به آنها بجنگد.

مفاهیمی چون آزادی، احترام، مهربانی، عدالت و سایر زیر مجموعه های این پدیده ی ازلی که همواره با مفاهیم ضد و نقیضی نیز همراه بوده یک پارادایم عموماً و منطقاً بدون چارچوب و قاعده به نام انسانیت در بین همه ی اقشار و ملل تعبیر شده.
آنچه در این وبلاگ بنده سعی در تحلیل و بررسی آن دارم ترکیب و تفکیک دو مفهوم منیت و انسانیت است که به لطف الهی به تفصیل خواهم گفت که به انحصار در آوردن انسانیت در قالب منیت، مساوی خواهد بود با از بین بردن انسانیت. انسان به وسعت گستره ی عقل خویش، بیکران، و به وسعت معنای انسانیت، محتاج به کسب آگاهی در بهتر بودن است. این حکمیست که خالق هستی بر انسان مقدر داشته، که باشد، بیندیشد و بهترین باشد و آنکس که بر بلور وجود خویش جامه ی تاریک منیت را حجاب گرداند، با صراحت کامل از جانب خویش می گویم انسان نیست و انسانیت را درک نکرده. آنجا که خداوندگار اسلام می فرماید: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً -من در زمین جانشینى قرار خواهم داد (30 بقره و آنجا که در اولین آیه از کتاب خویش میفرماید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ -بخوان به نام پروردگارت (1 علق)» چگونه انسان میتواند خود را در جایگاه خلیفه ی حق ببیند و اولین دستور خداوند خویش مبنی بر خواندن را بشنود و نداند که برای چه جایگاهی خلق شده و برای رسیدن به این جایگاه از چه ابزاری باید بهره برد؟ خواندن، کسب آگاهی و تأمل و تعقل در آموخته ها و جامه ی عمل پوشاندن به دانسته ها که منجر به تغییر و تحول روح آدمی خواهد شد همان ابزاریست که انسان را از خاک به افلاک می رساند. من میکوشم تا آن منیت حقیقی حصارناپذیر و افلاکی را بیابم و امیدوارم روزی هر انسان شریف و آگاهی بداند که انسان بودنش در گرو این است که باشد، بیندیشد و به لطف خوبی ها تغییر کند و بداند به راستی که انسان می تواند خلیفه ی حقیقی باشد برای خالق خویش اگر دور از حصار منیت باشد و بیندیشد.

مطالبی که در این وبلاگ ثبت میکنم دست نوشته های حقیر است که سعی میکنم با درس هایی که از محیط پیرامون زندگی پر تلاطم خود فرا گرفتم و در مورد آنها تأمل کردم و با وجود آگاهی های اندک و توسل به عقل بی غرض خویش و البته با کمک دوستان، به نتیجه برسانم و بیابم آن دست یافتنی را که اکثریت گمان بر آن دارند که دست نیافتنی ست به امید آنکه روزی لایق بدانم به افتخار بگویم که انسانم. از شما بازدید کننده ی گرامی خواهشمندم با نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود، بنده و سایر بازدید کنندگان محترم را در رسیدن به این غایت همه پسند یاری کنند چرا که در مطالب این وبلاگ هیچگونه ثبات و یقینی وجود نخواهد داشت و هر آنچه بهتر به نظر برسد به ثبت خواهد رسید. امید است که با تحلیل نظرات همه ی خوانندگان محترم به بهترین نتیجه ی ممکنه دست پیدا کنیم. به امید به نتیجه رسیدن ثانیه به ثانیه هایی که برای بزرگترین عبادت یعنی تعقل هزینه می شود.

نظرات 18 + ارسال نظر
yalda_87 21 خرداد 1389 ساعت 13:19

excellent

رضا صابری 21 خرداد 1389 ساعت 20:44 http://www.gstsoftware.blogfa.com

سلام محمد جان! چطوری عزیزم؟ وبلاگت خیلی قشنگ بود متن اولت رو هم خوندم. لینکت کردم عزیزم. موفق باشی.

فهیمه 24 خرداد 1389 ساعت 13:35

سلام محمد جان
چطوری برادر
وبلاگت قشنگه
موفق باشی

امیر 28 خرداد 1389 ساعت 11:28 http://p30rank.ir/?ref=9928

سلام
خوبی
من را یادت هست؟
وبت نسبت به قبل بهتر شده اما هنوز امارت به جایی که باید نرسیده
یه سایت پیدا کردم که به صورت مجانی و واقعی میتونه کمکت کنه
فقط با روزی 10 دقیقه کار کردن امارتا 300-200 تا تکون میدی
حیفم اومد که با این همه زحمت پیشرفت نکنی
ادرس را برات گذاشتم
روش کلیک کن
همه چی خیلی ساده هست
بای

نرگس 28 خرداد 1389 ساعت 15:19

تو میتوانی هر گونه «بودن» را که میخواهی باشی ، انتخاب کنی ، اما آزادی انتخاب تو در چهارچوب انسان بودن محصور است . با هر انتخابی باید انسان بودن نیز همراه باشد وگرنه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی معنی است که این کلمات ویژه خداست و انسان و دیگر هیچ کس ، هیچ چیز .
انسان یعنی چه ؟ انسان موجودی است که آگاهی دارد ( به خود و جهان ) و می آفریند ( خود و جهان را ) و نعصب می ورزد و می پرستد و انتظار می کشد و همیشه جویای مطلق است ، جویای مطلق

نرگس 28 خرداد 1389 ساعت 15:19

تو میتوانی هر گونه «بودن» را که میخواهی باشی ، انتخاب کنی ، اما آزادی انتخاب تو در چهارچوب انسان بودن محصور است . با هر انتخابی باید انسان بودن نیز همراه باشد وگرنه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی معنی است که این کلمات ویژه خداست و انسان و دیگر هیچ کس ، هیچ چیز .
انسان یعنی چه ؟ انسان موجودی است که آگاهی دارد ( به خود و جهان ) و می آفریند ( خود و جهان را ) و نعصب می ورزد و می پرستد و انتظار می کشد و همیشه جویای مطلق است ، جویای مطلق
( وصیت نامه دکتر شریعتی )

[ بدون نام ] 30 خرداد 1389 ساعت 21:27

واقعا وبلاگ قشنگی دارید . متنی که اول وبلاگ نوشتید واقعا زیباست . به خاطر درک زیباتون از انسانیت بهتون تبریک میگم.

محمد 31 خرداد 1389 ساعت 02:42

شما لطف دارید، امیدوارم درست باشه

ساسی 2 تیر 1389 ساعت 12:36

به نظر من تو دیوونه ای

احتمالش خیلی زیاده :)
بستگی به این داره شما دیوونگی رو چی معنا کنید

[ بدون نام ] 2 تیر 1389 ساعت 17:18

این کسی که نوشته شما دیوو نه ای از اسمی که برای خودش انتخاب کرده مشخصه که چقدر عاقله - لطفا بازم ادامه بدید و دلسرد نشید.

به هر حال هر کسی عقیده ای داره به عقیده ی ایشون من دیوونه م!
نظرشون محترمه اما تأثیری در روند ثبت مطالب وبلاگ نداره @};-

فهیمه 13 تیر 1389 ساعت 01:17

گاهی دیوونه ها از عاقلان بهتر می فهمن!

:)

[ بدون نام ] 13 تیر 1389 ساعت 11:16

دمت گرم فهیمه خانم زدی تو برجکش

[ بدون نام ] 13 تیر 1389 ساعت 15:45

خدایا کفر نمی گویم، پریشانم.
چه میخواهی تو از جانم ؟!!!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
0
0
0
0
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است.
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است.
دکتر علی شریعتی

انسان بودن و ماندن سخته، ولی لذت خودش رو داره :)
اینکه احساس کنی هستی، و با بودنت به دیگران هستی میدی
اینکه احساس کنی همیشه در بین جمعی که تو رو میشناسن، برات جایی خالی میکنن تا از وجودت استفاده کنن
اینکه احساس کنی تا وقتی هستی، موجودی اضافه و مزاحم نیستی و هر کسی با هر عقیده و طرز تفکری دوست داره
نه بخاطر نظرات، باورهات و عقایدت، فقط بخاطر انسان و شریف بودنت
@};-

رجبی 13 تیر 1389 ساعت 23:45

سلام
واقعا عالی بود
شما بینظیرید.خوشحالمکه هنوز کسی هست که اینجوری فکر میکنه.موفق باشی برادر

سلام دوست گرامی
شما لطف دارید، امیدوارم این طرز تفکر صحیح و مفید باشه
ممنونم که سر زدید، خوشحالم کردید
مؤید باشید خواهر

گودرزی 14 تیر 1389 ساعت 09:42

سلام
قصد به روز کردن وبلاگتون رو ندارید؟
ما منتظر یم ..........!!!!!!

سلام گرامی
موضوعی که قراره پست بعدی قرار بگیره یه مقدار گم و پیچیده ست داشتم روش فکر میکردم، شرمنده
ایشالله به زودی
ممنونم از حضور و دلگرمیتون @};-

گودرزی 22 تیر 1389 ساعت 00:13

دشمنتون شرمنده . پست جدید رو خوندم راستش مثل همیشه خوب بود. هر دفعه برای متن های آینده حریص تر میشم .
منتظر پست های بعدی هستیم.

ساسی 29 تیر 1389 ساعت 15:05

من حرفمو پس می گیرم
تو دیوونه نیستی
تو فوق العاده ای
چقدر متانت و ادب پشت جواب دادنات وجود داره
معذرت می خوام
از فهیمه و نویسنده ی بدون نامم تقاضا دارم دخالت نکنند
طرف صحبتم اصلا شما نبودید که دخالت می کنید
امیدوارم شیر فهم شده باشید

درود دوست گرامی
شما لطف دارید
خوشحالم از اینکه تغییری در دیدگاهتون بوجود اومد
شجاعتتون تحسین برانگیزه
موفق باشید و باز هم در صورت امکان در مطالب حضور پیدا کنید

آشنا 30 تیر 1389 ساعت 13:35

آقای ساسی بهتون قول میدم اگه فقط یک درصد ایشون رو بشناسید نه تنها حرفتون رو پس میگیرید ، بلکه مرید ایشون هم میشید . این اتفاقیه که تو زندگی ایشون زیاد اتفاق افتاده .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد